این هفته همش به ازمایش دیابت بارداری گذشت باورم نمیشه تو سه ساعت چهار بار ازم خون گرفتن و ۲بار از حال رفتم از بی جونی....ولی چه میشه کرد با اینکه هنوز لمس نشدی برام ی دنیا عزیزی مهربون مامان.....هنوزم در وسط شادی ما از وجود تو خبری از سفارت نشده و بلاتکلیفیم....نگران آیندتم عزیزترینم...
جا داره تنگ تر میشه هی صداهای خوبی میاد گاهی گاهی هم انگار یکی خیلی غم میاد تو دلش.....