با
اینکه تموم ثانیه ها با تو شکنجه/شدم ولی وقتی نیستی این عمق رنجه/که هستن
از بار معناییش خالی میشه/سایه ی ثانیه های ساعت سالی میشه/که پنجره ها از
زخم تن تو شیکستن/که حنجره ها همه خفه شدن و بستن/من ترسو تنها تورو ترانه
کردم/صد بار قسم خوردم برنگردم/ولی مگه میشه نمیشه تو خاکمی/واسه تو دائم
الوضوام تو نمازمی/واسه توئه لامصب این پر پر زدن/